
طرفداری | انتقادات از گزارشگرهای پخش تلویزیونی فوتبالهای داخلی و خارجی روز به روز بیشتر میشود اما این عزیزان به جای بهبود کار خود، راه جدیدی برای اذیت کردن مخاطبها پیدا میکنند.
گزارشگری یکی از عنصرهای مهم در پخش تلویزیونی یک مسابقه فوتبال است. گزارشگر میتواند با لحن پر شور و جذاب خود در یک دیدار کم موقعیت، کاری کند تا بیننده بهخاطر او هم که شده پای تلویزیون بماند و بازی را تماشا کند؛ چیزی که در گزارشگرهای ما به ندرت دیده میشود. برخی از آنها با صدای بسیار بلند خود باعث میشوند تا چند خانه آنور تر هم از متوجه جزئیات بازی بشوند و برخی از آنها با چشم بسته غیب میگویند و برخی از آنها با گزارش افراطی و یک طرفه کاری میکنند تا تعصبیترین هواداران آن تیم هم نسبت به بازی زده شوند و به دنبال راه دیگری برای دیدن بازی تیم محبوبشان باشند.
بهانهای که باعث شد تا به فکر نوشتن این یادداشت بیفتم، گزارش دو تن از گزارشگران قدیمی و کهنهکار فوتبال ایران برای دیدارهای این هفته استقلال و پرسپولیس در لیگ نخبگان آسیا بود. این دو عزیز که سالهاست در گزارش فوتبال فعالیت میکنند هر یک به نوعی روی مخ هواداران سرخابیها رژه رفتند. یکی از آنها از گل نخوردن پرسپولیس افسوس میخورد و کار به جایی رسید که هواداران پرسپولیس کارزار درست کردهاند تا او دیگر بازیهای تیم محبوبشان را گزارش نکند. البته هواداران پرسپولیس تنها شاکیان این گزارشگر نبودند؛ هواداران بارسلونا و بایرن مونیخ نیز که دیدار امشب که در اوج حساسیت برگزار میشد را از تلویزیون ملی تماشا کردند نیز نسبت به گزارش او انتقادات زیادی داشتند.
دیگر گزارشگر نیز شب گذشته آنقدر استقلال را جلوی النصر کوچک نشان میداد که اگر کسی نمیدانست، فکر میکرد النصر دارد مقابل یک تیم کوچک و گمنام بازی میکند! آری، اوضاع استقلال اصلا خوب نیست و کسی هم انتظار پیروزی مقابل النصر را نداشت اما نیاز نبود تا شما اینقدر خود تحقیری کنید و نمک روی زخم هواداران بپاشید.
نمیدانم در باقی دنیا نیز این نوع گزارش مسابقه فوتبال رواج دارد یا خیر اما در همان مسابقاتی که با گزارش گزارشگرهایی مانند پیتر دری به زبان انگلیسی یا عصام الشوالی به زبان عربی دیدم هرگز چنین چیزهایی را مشاهده نکردم و به شما گزارشگران وطنی نیز پیشنهاد میکنم تا از همکاران بینالمللی الگو بگیرید تا بینندهها حاضر نباشند برای نبود شما کارزار درست کنند!
این متن تنها یک انتقاد و تلنگر برای شما عزیزان محترم است تا اعتباری که در این سالها کسب کردهاید را از دست ندهید؛ هر چند که شاید کمی دیر شده باشد.