هنرمندان پرآوازه بسیاری به رغم تسلط ماهرانه بر نور و رنگ توانستهاند در قلمروی مفاهیم، ساختار و فرمهایی متمایز، آثاری چشمگیر خلق کنند. اما اگر بخواهیم واقعبینانه نگاه کنیم، قطعا شهرت آنها دلیل نمیشود که در تمام دوران هنری خود همیشه آثاری شگفتانگیز خلق کرده باشند. بدین ترتیب این انتظار میرود که در میان نمونه کارهای آنها، آثاری عجیب با انتخاب فضا، ترکیببندی و قلمگذاریهای غلط و غیرقابل باور نیز یافت شود. ما در این مطلب ۵ مورد از نقاشیهای بد هنرمندان مشهور را به شما معرفی میکنیم که احتمالا تاحدی اعتبار آنها زیر سوال میرود.
۱- «پرتره سارا استاین» اثر آنری ماتیس
پرترههای ماتیس به طور معمول بازتابی از ذهنیات سوژههایش است که مهارت خیرهکنندهای هم در ارائه تمام حالتها با زبان بصری خودش داشت. اما نقاشی «پرتره سارا استاین» (Portrait of Sarah Stein) که به عنوان یکی از نقاشیهای بد هنرمندان مشهور شناخته میشود را هرگز نمیتوان به راحتی با آثار هوشمندانه قبلیاش پیوند داد. زیرا استاین را بدون هیچ ابعاد قابلتاملی به تصویر میکشد و اجزای صورتش بیش از حد ساده و زودگذر است. گردن او میان وسیلهای به شکل تیغههای قیچی غولپیکری گرفتار شده و هیچ خبری از پالت رنگی پر تحرک همیشگیاش نیست. درواقع رنگ از طریق لکههای روشن مسطح و فاقد احساس روی صورت استاین دیده میشود.
- چرا نوزادان در نقاشیهای کلاسیک همیشه زشت هستند؟
۲- «سگ خشمگین» اثر ادوارد مونک
میان آثار بیمثال ادوارد مونک هنرمند نروژی، نقاشیای از یک سگ وجود دارد که گویا کودکی خردسال خالق آن است! این حیوان در حقیقت به همسایه مونک تعلق داشت و از آن خیلی بیزار بود، بنابراین با نفرت تمام چنین تصویر عجیبی را کشید. مونک در اینباره گفته بود: «من بارها در شبهای تاریک مورد حمله آن قرار گرفتهام». اما قطعا چنین مسئلهای دلیل نمیشود تا خالق نقاشی حیرتآور جیغ، چنین اثر مضحکی بیافریند. رنگهایی که با عجله و بیمنطق سوژه را پوشانده و از طرفی این سگ آنقدر به شکل تمسخرآمیزی عصبانی است که نمیدانید حتی ارزش خندیدن دارد یا نه!
۳- «مرد جوان با گل ذرت» اثر ونسان ون گوگ
نقاشی «مرد جوان با گل ذرت» ( Young Man With Cornflower) توسط ونسان ون گوگ خلق شده است که این بیشتر از همه ما را به وحشت میاندازد. بدونشک ون گوگ این اثر را با نیت خیرخواهانهای به تصویر کشید، اما هرگز فکر نمیکرد که درنهایت از جهان فکری و خلاقانه کارهای قبلیاش بسیار دور شود. درواقع هنرمند قصد داشت که چهره آفتابسوخته و لبخند درخشان سوژه را با رنگهای مشخصی نشان دهد و یقیناً مبنای ارزش دادن به این پالت رنگی بد و ناپسند جای سوال دارد. خودش این نقاشی را «جناب ابدیت» توصیف میکند که در هر صورت سوژه در جناب ابدیت شبیه به موجودی نامعلوم با چشمانی سبز، گونههای ناهموار و گوشهای نوک تیز است تا یک انسان!
۴- «ابوالهول» اثر گیورگ وان روزن
گیورگ وان روزن از گمنامترین هنرمندان این فهرست به شمار میرود. روزن از نقاشان سوئدی اواخر قرن نوزدهم بود که برای تصویرگری و ثبت صحنههای تاریخی ژرفنگر و منحصربهفرد شناخته میشود. در اثر هنری «ابوالهول» (The Sphinx) پرترهای از موجودی افسانهای میبینیم که بدن یک شیر با سَر زنی انساننما دارد. نسبتهای بدن و سر این پرتره فاقد گردن، بسیار ناهمگون است و حتی چهرهی ترسناک زن بدون در نظر گرفتن هرگونه امر زیباییشناسانهای دیده میشود.
۵- «جراحی سنگ» اثر رامبراند
رامبراند در سنین پایینتر مجموعهای از نقاشیهایی را خلق کرد که هر یک از حواس پنجگانه را به تصویر میکشند. این نقاشیهای زشت و نامعقول هستند، اما از آنجایی که توسط هنرمندی جوان و با استعداد خلق شدهاند که هنوز به مراحل رشد و شکوفایی در هنر نرسیده، قطعا تاحد زیادی قابل پذیرش خواهند بود. تصاویری که رامبراند از حواس بویایی و شنوایی خلق کرده به نحوی میتوان پذیرفت. با این همه یک نقاشی دیگر وجود دارد که مردی ۳ انگشتی را درحال جراحی نشان میدهد و این شخصیت به طرز عجیبی شبیه کاریکاتور است.
منبع: News.artnet