طرفداری | کمیته انضباطی به شکلی باورنکردنی فقط ترجیح میدهد تیمها و بازیکنها را با جرایم مالی مواجه کند و هیچکس هم نمیداند درآمدهای حاصل از جرایم انضباطی چه میشود و کجا میرود.
به نظر میرسد قانون در فوتبال ایران بیمعنا شده است. شما میتوانید قانون را زیر پا بگذارید و با پرداخت پول از مجازات سنگین فرار کنید. این پیامی است که کمیته انضباطی به بازیکنان و تیمها به شکل واضح میرساند.
سال گذشته فدراسیون فوتبال یک قانون با عنوان سقف بودجه گذاشت که برخی تیمها آن را رد کردند ولی در کمال تعجب و ناباوری، آرایی که برای کسر امتیاز تیمها صادر شده بود، شکست و در نهایت تیمها با پرداخت مبالغ هنگفت، قانون سقف بودجه را دور زدند! تیمهایی که قانون سقف بودجه را رعایت کردند، کلاه سرشان رفت و آنها هم میتوانستد با پرداخت جریمه مالی، به راحتی قانون را زیر پا بگذارند! بله، همین قدر راحت…
امسال هم کمیته انضباطی به آرای عجیب و غریبش ادامه میدهد. کمیته انضباطی بعد اعلام رای پرونده علیرضا بیرانوند و باشگاه پرسپولیس، توضیح داده این بازیکن فسخ غیرقانونی انجام داده ولی به شکلی عجیب، این بازیکن را تعلیقی محروم میکند و مهمترین مجازاتی که علیرضا بیرانوند با آن مواجه شده، جریمه مالی است.
علیرضا بیرانوند پس از صحبتهای عجیب و غریب خودش مبنی بر اینکه به یکی از اعضای هیات مدیره پرسپولیس رشوه داده، بازهم فقط با جریمه مالی مواجه و مثل رای قبلی فقط یک جلسه محرومیت تعلیقی برای او نوشته میشود. سوال این است خب با این روند، چطور میتوان از یک فاجعه در فوتبال ایران جلوگیری کرد؟ بحث امروز اصلا علیرضا بیرانوند، شخص یا باشگاه خاصی نیست بلکه صحبتمان کلی است.
چطور کمیته انضباطی پیگیر ماجرا نمیشود؟ بیرانوند به شکل علنی مدعی شده به یک نفر برای فسخ غیرقانونی رشوه داده ولی کمیته انضباطی نه خود بیرانوند را جریمه میکند و نه سراغ کسی میرود که بیرانوند مدعی شده به او رشوه داده است!
در اکثر آرای انضباطی، این کمیته فقط جریمه مالی را درنظر میگیرد. در واقع انگار بیقانونی در فوتبال ایران یک قیمتی دارد و شما با پرداخت آن به راحتی میتوانید قوانین را زیر پا گذاشته و هر کار که دلتان بخواهد را انجام دهید.
سوال مهمتر از کمیته انضباطی این است این پولها کجا میرود؟ اصلا نهادی ورود میکند و بپرسد این همه پول کجا رفت؟ کاش حداقل جریمه انضباطی کنید و در راستای بهبود فوتبال از آن بهره ببرید، ولی حیف و هزاران حیف…