سنویسندهی جنایینویس ژاپنی، کیگو هیگاشینو، آثار متعددی را منتشر کرده و با اقبال جهانی روبهرو شده و به همین جهت بهانهای شد تا فهرستی از بهترین کتابهای کیگو هیگاشینو داشته باشیم. پیش از چاپ اولین آثارش بهعنوان مهندس برق در شرکتی مشغول به کار بود و تنها پس از پایان ساعت کاری به نوشتن مشغول میشد. اولین تلاشش برای ورود به دنیای نویسندگی با شرکت در مسابقهای برای جایزهی ادوگاوا رامپو (Edogawa Rampo Prize) بود که منجر به برنده شدن هیگاشینو شد. پس از آن هم بارها برنده و نامزه جوایز مهم ادبی در ژاپن شد. بعد از استقبال جهانی اقتباس سینمایی و تلویزیونی بسیاری از کتابهایش ساخته شد؛ تنها از روی کتاب فداکاری مظنون X سه فیلم مختلف ساخته شد. بیستوشش فیلم سینمایی و بیستوچهار محصول برای تلویزیون از آثار متعدد هیگاشینو اقتباس شده و تا همین امسال هم اقتباسهایی در دست ساخت قرار دارند.
طی سالهای اخیر شاهد بودیم که ادبیات ژاپن نه تنها در ایران، بلکه در کل جهان محبوبتر و پرفروشتر میشود. یکی از بهترین ژانرهایی که ادبیات ژاپن هنرمندانه بر آن اثرگذار بوده، ژانر معماییـجنایی است؛ ادبیات ژاپن کلاسیک و مدرن در این ژانر درخشان ظاهر شدند. بدون شک هیگاشینو از بهترین نویسندههای معماییـجنایی در ژاپن محسوب میشود. هیگاشینو در نگارش روایتهای جنایی و توصیف قتلهای رازآمیز تبحر خاصی دارد، بعضی از آثارش در قالب مجموعه و برخی دیگر به حالت تکجلدی منتشر شدند. «نائوکو» (Naoko) اولین کتاب هیگاشینو بود که به زبان انگلیسی ترجمه شد و راه این نویسنده را به بیرون از مرزهای ژاپن باز کرد؛ متأسفانه هنوز این کتاب به فارسی ترجمه نشده.
فهرست بهترین کتابهای کیگو هیگاشینو شامل تمام آثار این نویسنده نیست اما محبوبترین کتابهای این نویسنده را در خود دارد و برای کسانی که هنوز این نویسنده را نمیشناسند ورودی مناسبی به دنیای جنایی کیگو هیگاشینو خواهد بود.
- بهترین کتابهای جنایی از نویسندگان زن ایرانی
۹- خانهای که در آن مرده بودم (The Home Where I Died)
- سال انتشار: ۱۹۹۴
- امتیاز گودریدز: ۳.۹ از ۵
سایاکا کورهاشی زندگی سختی دارد؛ با تاجری ازدواج کرده که هیچوقت خانه نیست و دختر سه سالهاش را بهتنهایی باید بزرگ کند. سایاکا خودکشی ناموفقی هم از سر گذرانده. بهعلاوهی تمامی مشکلات، متوجه شده که خاطرات بچگیاش را به یاد ندارد و بخشی از آن بهکل پاک شده. آنچه ماجرا را عجیبتر میکند این است که عکسی از دوران نوزادی تا پنج سالگیاش پیدا نمیشود. خبردار میشود که پدرش مرده و مدتی بعد پاکتی را پیدا میکند که محتوای آن شامل کلیدی، که معلوم نیست کجا را باز میکند، و سرنخهای مرموز دیگر میشود. به کمک نقشهای به خانهای دورافتاده و متروکه روی کوه میرسد که بهنظر میرسد پاسخ سوالات بیشمار سایاکا را در خودش پنهان کرده. او از دوست دوران نوجوانیاش میخواهد که همراهیاش کند. به در خانه، که تخته شده، میرسند. در اتاق خواب درون خانه دفتر خاطرات کودکی را پیدا میکنند و کمکم متوجه میشوند در آن خانه چه حوادثی رقم خورده و چه رازهایی را در دلش مدفون کرده.
این کتاب جذاب از جمله آثار کیگو هیگاشینوست که کمتر دیده و خوانده شده. روایتی که تا صفحهی آخر خواننده را مجذوب معماهای خود میکند و مانند دیگر آثار هیگاشینو سرنخها را به خوانندهها نشان میدهد تا آنها را در حل پرونده شریک کند.
«خاطرات کودکی من از دبستان شروع میشه. از مراسم روز بازگشایی مدرسهها، مادرم دستم رو میکشید و هر دو با هم درِ مدرسه را باز کردیم و وارد شدیم. کنار دیوار یک ردیف درختهای گیلاس زیبا کاشته بودند، شکوفهها رقصکنان به زمین میریختند، شبیه دانههای برف…» چشمهایش خیره ماند… سایاکا سرش را زیر انداخت و گفت: «ولی پیش از اون روز هیچچیز یادم نمیآد. اصلاً هیچچیز تو خاطرم نیست.»
۸- رژهی خاموش (Silent Parade)
- سال انتشار: ۲۰۱۸
- امتیاز گودریدز: ۳.۹ از ۵
همانطور که اشاره شد برخی از آثار هیگاشینو مجموعه محسوب میشوند هرچند هر جلد داستان مستقلی دارد. رژهی خاموش چهارمین جلد ماجراهای کارآگاهی است به نام مانابو یوکاوا، که معروف شده به کارآگاه گالیله. سه جلد پیشین این مجموعه هم در ادامهی این فهرست عنوان شدند.
در ابتدا داستانی ساده آغاز میشود اما به مرور متوجه عمق کار هیگاشیما در این روایت میشوید؛ داستانی که بعد از پایان تا مدتها با خواننده خواهد ماند. هیگاشینو داستانی سرراست را تعریف میکند و اهل هزارتوی اسرار پیچیده در داستانهایش نیست. این فرصت را به خواننده میدهد که با زیر نظر گرفتن شواهد و سرنخها خودش معما را حل کند. البته ممکن است حتی خوانندههایی که در این ژانر تجربههای زیادی دارند هم تا آخرین صفحات به جواب تکتک سوالات نرسند و هیگاشیما آنها را مجذوب نگه دارد.
دختر جوانی به قتل رسیده و کارآگاه گالیله باید به قاتل برسد. دختر جوان بدون هیچ ردی ناپدید میشود و تلاشها برای یافتن او بینتیجه میماند. در نهایت سه سال میگذرد و بقایای اسکلت دختر جوان میان خاکستر خانهای سوخته کشف میشود. سپس مردی میانسال را دستگیر میکنند که متهم ردیفاول این پرونده است. شواهد پراکندهای نشان میدهد که مظنون ممکن است قاتل باشد اما مدرک محکمی در دست نیست. بنابراین مظنون آزاد میشود و مزاحمتهایی برای خانوادهی مقتول ایجاد میکند. مظنون بیست سال پیش هم به اتهام قتل دختر دیگری دستگیر شد اما به دلیل نقص شواهد آزاد شده بود. مردم محله در اعتراض به آزادی مظنون جمع میشوند و سپس مردم سرتاسر توکیو و ژاپن هم به آنها میپیوندند. در نهایت گالیله وارد پرونده میشود تا به حل معما کمک کند.
روند اعتراف گرفتن از مظنون، آماده شدن برای دادگاه و روند قضایی بخشی از روایت هیگاشینوست که دقیق توصیف شده. روایتی سردرگمکننده و جذاب که هر خواننده را کنجکاو میکند.
دو ماه پیش سومین سالگرد گم شدن سائوری بود. یوتارو با اینکه میدانست وقتش را تلف میکند، در سالگرد ناپدید شدن او اعلامیههایی پخش کرد و از مردم خواهش کرد اگر اطلاعاتی دارند، در اختیارش بگذارند؛ همان کاری که پارسال و دو سال پیش هم کرده بود. همانطور که انتظار میرفت، این کار هیچ نتیجهای نداشت؛ اما مهم نبود. خود این کار حالا دیگر تقریباً به آئینی تبدیل شده بود.
۷- معادلهی نیمهی تابستان (A Midsummer’s Equation)
- سال انتشار: ۲۰۱۱
- امتیاز گودریدز: ۳.۹ از ۵
سومین جلد مجموعهی کارآگاه گالیله و یکی از بهترین کتابهای کیگو هیگاشینو معادلهی نیمهی تابستان است.
شخص ناشناسی به تفرجگاه ساحلی کوچکی میرود که مدام مشتریها و بازدیدکنندههای خودش را به تفرجگاههای بزرگتر از دست میدهد. مرد ناشناس به مسافرخانهای مراجعه میکند که خانوادهای سه نفره آن را مدیریت میکنند. اما روز بعد جسدش با جمجمهای ترکخورده کنار آب کشف میشود. معلوم میشود که مقتول خودش کارآگاهی بوده که پروندههای قتل را حل میکرد. تنها مهمان دیگر مسافرخانه کارآگاه گالیله بوده، فیزیکدان مشهوری که ذهن جنایتکارها را میتواند تحلیل کند و گاهی در حل پروندههای پیچیده کمک میرساند. حالا گالیله باید بفهمد که چرا مقتول تصمیم گرفته در آن مهمانخانهی خاص بماند و چه کسی او را به قتل رسانده.
«حسابی کنجکاو شدن. و من معتقدم که هیچ گناهی بزرگتر از این نیست که کنجکاوی خودمون رو ارضا نکنیم. کنجکاوی سوختیست که به موتور پیشرفت انسان نیرو میبخشه.»
- ۷ کتاب معمایی-جنایی برای آنها که از باز کردن گرهها لذت میبرند
۶- تازهوارد (Newcomer)
- سال انتشار: ۲۰۰۹
- امتیاز گودریدز: ۴.۱ از ۵
یکی دیگر از مجموعههای کیگو هیگاشینو، ماجراهای کارآگاه کیوچیرو کاگا است. تازهوارد جلد دوم این مجموعه است و جلد اول آن در فهرست بهترین کتابهای کیگو هیگاشینو رتبهی بالاتری را کسب کرده و در ادامه به آن خواهیم پرداخت.
کتاب تازهوارد در توکیو روایت میشود که زن جوانی به اسم مینکو میتسوی تا سر حد مرگ خفه شده و کارآگاه کاگا باید به قاتل برسد. روایت تمرکز دارد بر روابط اعضای یک محله و نقش هر کدام در این پرونده. او از حوزهی قبلی کاریاش به دلیل درگیری احساسی بیشازحد با یکی از پروندههایش منتقل شده و تنزل مقام گرفته. کاگا مثل همیشه اهمیت تأثیر قتل بر زندگی انسانهای اطراف مقتول را درک میکند و چنین همدردی باعث شده به کارآگاهی منحصربهفرد تبدیل شود. خطهای روایتی متعددی در کار است که به کاگا، و البته به خوانندهها، این امکان را میدهد که نگاهی به زندگی اعضای محله داشته باشند. در نهایت تکتک این خطوط داستانی روایتی بزرگتر را نشان میدهند و در کنار حل پروندهای جنایی، تصویر درگیرکنندهای از یک جامعه را ترسیم میکند. کاگا اصولی اما در عین حال دلسوزانه به حل پرونده مشغول میشود؛ او برخلاف دیگر کارآگاههای رمانهای پلیسی، برخلاف کلیشههایشان، درک عمیقی از روابط انسانی اطرافش دارد و تنها به منطق خشکوخالی برای حل معماها بسنده نمیکند.
«وقتی یه جرم وحشتناک مثل قتل رخ میده، مشخصاً باید مجرم رو پیدا کنیم. ولی باید این رو هم بفهمیم که اصلاً چرا مجرم مرتکب این جرم شده. تا وقتی نتونیم علت وقوع جرم رو پیدا کنیم، نمیتونیم جلوی یکی دیگه رو بگیریم که مرتکب همون اشتباه نشه. با فهمیدن حقیقت میتونیم درسهای ارزشمندی بگیریم.»
۵- سفر زیر نور خورشید نیمهشب (Journey Under the Midnight Sun)
- سال انتشار: ۱۹۹۹
- امتیاز گودریدز: ۴.۹ از ۵
داستان در سال ۱۹۷۳ روایت میشود و با مرگ صاحب مغازهای آغاز میگردد. کارآگاه ساساگاکی با پسر مقتول، ریو، ملاقات میکند تا پرده از راز قتل بردارد. در این میان دختر جوان زیبایی به اسم یوکیو هم وارد قضیه میشود و باعث میشود کارآگاه به ارتباط میان ریو و یوکیو و علت قتل مشکوک شود اما مدرکی در دست نیست و پرونده در نهایت رها میشود. هر فصل راوی و دیدگاه خودش را دارد و از لحاظ زمانی روند دو دهه زندگی ریو و یوکیو را شاهد هستیم که از دوران مدرسه تا بزرگسالیشان را روایت میکند.
مثل دیگر آثار کیگو هیگاشینو نثری روان و بدون جزئیات اضافه خواننده را تا صفحهی آخر مجذوب خودش میکند. البته این کتاب همچنان از طولانیترین آثار هیگاشینو محسوب میشود. در واقع هیگاشینو اطلاعات حیاتی را ذرهذره در اختیار خواننده قرار میدهد، شخصیتهای فرعی داستان خودشان را بازگو میکنند اما روایت سیاه و سفید نیست و قضاوت بر عهدهی خواننده خواهد بود.
همانگونه که خورشید هر روز در ساعت معینی طلوع و سپس غروب میکند، به همین شیوه ما هم در زندگیمان شبانهروزی داریم. اما مثل خورشید غروب نمیکند. برخی از مردم تا ابد زیر نور خورشید قدم میزنند و برخی دیگر مجبورند تمام زندگیشان را در تاریکترین شب بگذرانند. وقتی صحبت از ترس میشود، آنچه مردم از آن وحشت دارند این است که خورشیدشان غروب کند. میترسند نوری که دوستش دارند محو شود.
- ۹ رمان جنایی معروف که بر اساس داستان واقعی نوشته شدهاند
۴- رستگاری یک قدیسه (Salvation of a Saint)
- سال انتشار: ۲۰۰۸
- امتیاز گودریدز: ۴ از ۵
دومین جلد از مجموعهی کارآگاه گالیله، شاهکاری دیگر از هیگاشینو است. گاهی نویسندهای در شخصیتپردازی تخصص دارد و نویسندههای دیگر فضاسازی را به نحو احسنت درمیآورند اما با این کتاب کیگو هیگاشینو اثبات کرد که در تمام جنبههای داستانی و پردازش آنها تبحر دارد. نثر داستان روان است و با سرعت مناسب دارد، خطوط داستانی متعدد که در انتها به پاسخی نهایی منتهی میشوند.
جسد مردی به خانهاش کشف میشود و مظنون اصلی همسرش، آیانه، مدرک محکمی دارد که اثبات میکند بیگناه است. کمکم کارآگاه گالیله مجذوب آیانه میشود و اعتبارش برای حل این پرونده به خطر میافتد.
«ترفندهای جنایی با شعبدهبازی فرق میکنه. میدونی فرقشون چیه؟» صبر کرد تا اوتسومی سرش را به علامت نفی تکان دهد و بعد ادامه داد. «هر دو یه رازی دارن، ولی سرنوشت اون راز در هر دو یکی نیست. توی شعبدهبازی، به محض تموم شدن نمایش، فرصت تماشاگرها برای پی بردن به راز از دست میره؛ ولی توی ترفندهای جنایی، کارآگاهها میتونن اینقدر جزئیات صحنهی جرم رو بررسی کنن تا راضی بشن. اگه ترفندی به کار رفته باشه، همیشه یه ردی ازش باقی میمونه. سختترین کار موقع ارتکاب جرم کاملاً مخفی کردن ردهاست، قبول داری؟»
۳- بدخواهی (Malice)
- سال انتشار: ۱۹۹۶
- امتیاز گودریدز: ۴ از ۵
بدخواهی اولین جلد و اولین پروندهی کارآگاه کاگا است. ماجرای او در این داستان آغاز میشود، هرچند که کل کتابهای این مجموعه را میشود جداگانه و بدون ترتیب خاص مطالعه کرد.
داستان طبق معمول با قتلی مرموز آغاز میشود و رابطهی پیچیدهی میان نویسندهای که کشته شده و دوست صمیمیاش را دنبال میکند. ماجرای تاریکی که طبیعت انسانی را مورد بررسی قرار میدهد و مدام خواننده را شگفتزده میکند.
جسد کونیهیکو هیداکا را همسرش و بهترین دوستش پیدا میکنند. هیداکا نویسندهی معروف و نسبتاً موفقی است که قصد داشته از ژاپن به کانادا نقل مکان کند. همسرش و دوستش اثبات میکنند که زمان قتل جای دیگری بودند. کارآگاه کاگا متوجه میشود که دوست هیداکا، اوسامو نونوگوچی، برایش آشناست و بهیاد میآورد که زمانی هر دو نفرشان در مدرسهای معلم بودند؛ رابطهی پیشین میان آنها لایهی عمیقتری به پرونده اضافه میکند. روایت با دو راوی جلو میرود و این انتخاب روایی موجب شده داستان درگیرکنندهتر و تا حدودی شبیه ماجرای موش و گربه باشد. خواننده ممکن است به نونوگوچی شک کند اما در نهایت باید پیش برود تا ببیند قاتل واقعی کیست. قاتل در این داستان خالق سناریوهایی میشود و مدارک ردگمکنی را نشان خواننده میدهد تا او را از راه به در کند. شخصیتها عمیقترین احساسات، تمایلات و ترسهایشان را برملا میکنند و حتی روایت به حقایق تاریکی میپردازد. بدخواهی مانند دیگر آثار هیگاشینو، و شاید بهتر از آثار دیگرش، سرعتی کنترلشده و مناسب دارد و پیچشهای داستانی متعددی را به نمایش میگذارد. کاوشی روانشناسی در باب رابطهی میان هیداکا و نونوگوچی نشان میدهد که شبکهای درهمتنیده از حس رقابت و رنج و تمایلات پیچیده بین این دو دوست و نویسنده وجود داشته.
یکبار به من گفت: «رابطهی بین معلم و دانشآموز براساس وهم وخیاله. معلم تحتتأثیر این توهّمه که داره چیزی درس میده و دانشآموز هم خیال میکنه داره چیزی یاد میگیره. اونچه مهمه اینه که این حس خیال مشترک هر دو رو راضی نگه میداره. چیز خوبی از روبهرو شدن با واقعیت به دست نمیآد. کاری که همهی ما میکنیم اینه که نقش آموزش رو بازی میکنیم.» آدم تعجب میکند که چطور میشود کسی اینگونه فکر کند.
۲- معجزات مغازهی نامیا (The Miracles of the Namiya General Store)
- سال انتشار: ۲۰۱۲
- امتیاز گودریدز: ۴.۴ از ۵
کتابی تکجلدی و البته داستانی فوقالعاده محبوب در ایران معجزات مغازهی نامیا، تا حدودی از آثار دیگر هیگاشینو متمایز است، هرچند نثر روان و حالوهوای خاص رمانهایش در این کتاب هم به نمایش گذاشته شده.
سوالی که در این کتاب مطرح میشود این است، ممکن است در زمان حال، بر گذشتهای تأثیر بگذاریم تا آینده را تغییر دهیم؟ داستان با سه بچه شروع میشود که از شخصی دزدی میکنند و معتقدند خود شیطان است. ماجرا از مغازهی نامیا شروع میشود، مغازهای که وقتی تعطیل میشود، مردم نامههایی از سوراخ در آن داخل میاندازند و سپس پاسخی دستنویس از مغازه دریافت میکنند. سه دزد برای فرار در این مغازه پناه میگیرند و یکی از نامهها از در وارد میشود، در حالی که کسی بیرون نیست. آنها متوجه میشوند نامه سیودو سال پیش، در سال ۱۹۸۰، نوشته شده. کشف میکنند که نامههای این مغازه از مرز زمان خودش فراتر میرود تا به مقصد خودش برسد. این مغازه آدمهای مختلف را در زمانهای متفاوت بهم پیوند میدهد؛ مردمی که بهم نصیحت میکنند و بهم دلگرمی میدهند. اعتقادات هر آدمی که گذرش به این مغازه میافتد آشکار میشود. کتابی با فضایی گرم، پیامهای مهم و همراه با حالوهوای فرهنگ و فضای ژاپنی، بدون شک یکی از بهترین کتابهای کیگو هیگاشینو است.
از آن روز به بعد دیگر هیچوقت به خود نگفتم کاش هرگز به دنیا نمیآمدم. مسیری که امروز من را به اینجا رسانده، مسیر همواری نبوده، اما من با آگاهی از اینکه این درد یادآوری میکند چقدر زندگی ارزشمند است، استقامت کردم و آن را ادامه دادم.
- ۸ کتاب ژاپنی برتر برای مطالعه در تابستان
۱- فداکاری مظنون ایکس (The Devotion of Suspect X)
- سال انتشار: ۲۰۰۵
- امتیاز گودریدز: ۴.۲ از ۵
در نهایت میرسیم به شماره اول بهترین کتابهای کیگو هیگاشینو، اولین جلد ماجراهای کارآگاه گالیله. از همین کتاب شش فیلم سینمایی به زبانهای مختلف اقتباس شده و رسماً معروفترین اثر هیگاشینو محسوب میشود.
یاسوکو هانائوکا، مادر دختری نوجوان است که از همسرش جدا شده تا دخترش را بزرگ کند. روزی سروکلهی همسر سابقش پیدا میشود تا برای پول تهدیدش کند و ناگهان وضعیت به خشونت کشیده میشود. همسایهی یاسوکو، مردی میانسال به نام ایشیگامی، شاهد قتل است و تصمیم میگیرد به آنها کمک کند تا ماجرا را از چشم پلیس مخفی کنند. کارآگاه گالیله مسئول پرونده میشود. حالا هر شخصیت تلاش میکند تا رخداد آن روز را بهنفع خودش روایت کند.
جنایی معکوس و البته همچنان سردرگمکننده، خواننده را وارد بازی میان شخصیتها میکند تا شاهد حل ماجرا به دست کارآگاه باشند. بازی شخصیتها صفحهی شطرنج بزرگی را تداعی میکند و کاوش عمیقی دارد در ذهن هر شخصیت.
وقتی یه آماتور سعی میکنه چیزی رو مخفی کنه، هرچی استتارش رو پیچیدهتر کنه، گور عمیقتری برای خودش میکَنه. ولی در مورد نابغهها اینطور نیست. نابغه یه کار خیلی سادهتر میکنه، ولی کاری که یه آدم عادی به خواب هم نمیبینه، آخرین چیزی که به فکر یه آدم عادی میرسه. و از همین سادگی، پیچیدگی گستردهای به وجود میاد.
منبع: دیجیکالا مگ